من ممکن است یک پیمانکار برای اضافه کردن خود پیدا کرده باشم!


از زم، که ماشین لباسشویی و خشک کن جدید من هفته گذشته تحویل داده شد، من در مورد اتاق لباسشویی/ابزاری ایده آل خود آرزو داشتم. اگر ماشین لباسشویی و خشک کن جدید من را در “اتاق لباسشویی” فعلی ما از دست دادید، می تو،د آنها را اینجا ببینید.

اما به دست آوردن این لوازم جدید به من انگیزه داده است تا به سمت اضافه شدن خود پیش بروم. من هنوز دقیقاً نمی دانم این اضافه شدن چه زم، اتفاق می افتد، و هنگامی که آن را شروع می کنیم، ممکن است در مراحل بعدی اتفاق بیفتد. اما تمایل من به داشتن یک رختشویخانه من، اکنون که لوازم جدید دارم حداقل مرا به سمت یافتن یک پیمانکار سوق داده است.

پس از اینکه پست روز سه‌شنبه را در مورد ماشین لباسشویی و خشک‌کن جدید و “اتاق رختشویی” فعلی ما منتشر کردم، تصمیم گرفتم که حداقل زمان آن رسیده است که پیمانکاری برای ساخت این ،مت اضافی پیدا کنم. پس از نگاهی به تمام پیمانکاران لیست شده به صورت آنلاین در منطقه، و خواندن بررسی های گوگل برای هر یک، آن را به سه کاهش دادم و با آنها تماس گرفتم.

من پاسخی از هیچ یک از آنها نشنیدم، که کمی ناامیدکننده بود. اما دیروز برای برداشتن چند چیز به هوم دیپو رفتم و همینطور که به داخل یک پارکینگ رفتم، کامیونی به نام یکی از آن شرکت ها را دیدم که فقط چند فضا از من فاصله گرفت. بنابراین به سمت کامیون رفتم و وقتی مرد از کامیون پیاده شد، پرسیدم که آیا او مالک است یا خیر. او نبود. او گفت که مدیر پروژه است، و من توضیح دادم که می‌خواهیم اضافه‌ای انجام دهیم و پرسیدم که چگونه این فرآیند را با شرکت آنها شروع کنم.

شماره دایرکت رو به صاحبش داد و گفت الان واقعا سرشون شلوغه و باید مستقیم باهاش ​​تماس بگیرم. همینطور که صحبت می کردیم، این مرد برای من خیلی آشنا به نظر می رسید، اما نمی توانستم او را جای دهم. اما بعد از اینکه چند دقیقه با هم صحبت کردیم، اسمش را به من داد و من بلافاصله فهمیدم که او را چگونه می شناسم. این مردی که با او صحبت می‌کردم برای شرکتی کار می‌کرد که من برای تبدیل گاراژ به استودیو ما استخدام کردم و این مرد مدیر پروژه بود که در طول مدت پروژه هر روز به خانه من می‌آمد! مدتی طول کشید تا پروژه را به خاطر آورد، اما در نهایت گفت: «اوه! شما خانم وبلاگ هستید؟ بله، خانه شما را به یاد دارم!» 😀

من از کار و نظارت او بر آن پروژه بسیار راضی بودم. اگر به خاطر داشته باشید، گاراژ ما زم، که آن پروژه را شروع ،د، داغ بود. در ،مت سقف گاراژ اصلی انواع تیرچه ها و 2×4 و سایر قاب های به ظاهر تصادفی وجود داشت. اگر در اتاق صبحانه می‌ایستید و به بالا نگاه می‌کردید، سقف استودیو در ابتدا به این شکل بود…

چه آشفتگی! اما حتی با وجود تمام این قاب‌بندی‌ها، برای انجام درست نگه داشتن وزن سقف کافی نبود زیرا خط برآمدگی سقف گاراژ در وسط فرو رفت. از بیرون بسیار قابل توجه بود.

و از آنجایی که یک گاراژ بود، طبقه به طور طبیعی در سطح همکف بود، و ما نیاز داشتیم که کف با اتاق صبحانه هم سطح شود، که از آن در سفید سمت چپ در ع، زیر است…

برای من دیوانه است که استودیوی فعلی من قبلاً اینطور به نظر می رسد! جایی که آن در سبز رنگ بود، اکنون همان جایی است که درب ورودی پشتی با درهای فرانسوی باز می شود.

بنابراین، شرکتی را استخدام کردم تا تمام قاب‌بندی‌ها را انجام دهد – آنها تمام قاب‌های پایین و نامرتب اصلی را که سقف را نگه می‌داشت، برداشتند و آن را دوباره قاب ،د تا ،مت سقف باز شود…

آنها یک تیر عظیم (که در ع، بالا می بینید) نصب ،د تا آن خط ا،اس آویزان را صاف کنند…

آنها تقریباً تمام دیوار جلویی گاراژ را که در آن درهای گاراژ قرار داشتند برداشتند، یک فوتر بتنی جدید ریختند، دیوار را بازسازی ،د و پنجره‌های جدیدی اضافه ،د.

سپس زمین را بالا بردند تا با اتاق صبحانه (و بقیه خانه) همسطح شود…

و سپس آن ،مت پشتی را که قبلاً انباری با یک کوره بزرگ بود، در یک طرف به یک حمام و از طرف دیگر به یک انباری تبدیل ،د و در را به مرکز آن دیوار پشتی منتقل ،د.

این یک پروژه بزرگ بود، و در اینجا من در پارکینگ Home De، ایستاده بودم و به طور تصادفی با مردی برخورد کردم که مدیر پروژه کل فاز 1 تبدیل گاراژ به استودیو من بود. و فاز 1 بزرگترین و پیچیده ترین بخش کل پروژه بود. در واقع، می‌توانم بگویم این مهم‌ترین کاری بود که تا به حال روی این خانه انجام داده‌ایم، حتی بسیار بزرگ‌تر از تبدیل اتاق خواب به حمام. و تبدیل گاراژ به استودیو فقط دومین پروژه اضافه شده خواهد بود، که البته، بزرگ ترین پروژه ای خواهد بود که تا به حال در این خانه انجام خواهیم داد.

از او پرسیدم که اگر با آن شرکت برویم آیا مدیر پروژه ما خواهد بود یا نه، و او گفت: “اگر از من درخواست کنی، خواهم کرد.” من حتما از او درخواست خواهم کرد! کار ، با او فوق‌العاده بود و من احساس راحتی می‌کردم که او مسئولیت چنین کار بزرگی را در خانه ما بر عهده دارد. من دوست دارم دوباره با او کار کنم.

بنابراین اینکه آیا این کار به نتیجه می رسد یا خیر، هنوز باید دید. ممکن است همچنان با شرکت دیگری بروم. باید منتظر بم،م و ببینیم همه چیز چگونه پیش می رود. اما چیزی که من می دانم این است که گرفتن ماشین لباسشویی و خشک کن جدید فقط ضربه شلواری بود که برای چرخاندن کل این توپ در جهت درست لازم بود. و پس از برخورد تصادفی من در پارکینگ Home De، با مدیر پروژه سابق در بزرگترین پروژه خانه ای که تا به امروز انجام داده ایم، شروع به هیجان زده شدن در مورد امکان حرکت رو به جلو در مورد اضافه کردم.

و همه چیز با یک ماشین لباسشویی و خشک کن جدید شروع شد. 😀

Addicted 2 Decorating جایی است که من سفر DIY و دکوراسیون خود را به اشتراک می‌گذارم و رویه فی،ر 1948 را که من و همسرم مت، در سال 2013 ،یدیم، بازسازی و تزئین می‌کنم. مت مبتلا به ام اس است و نمی‌تواند کارهای فیزیکی انجام دهد، بنابراین بیشتر کارهای خانه را خودم انجام می‌دهم. شما میتونید اینجا در مورد من بیشتر یاد بگیرید.


منبع: https://www.addicted2decorating.com/i-may-have-found-a-contractor-for-our-addition.html?utm_source=rss&utm_medium=rss&utm_campaign=i-may-have-found-a-contractor-for-our-addition