پنج چیزی که از میزبانی اولین روز شکرگزاری ام آموختم


خب من انجامش دادم من اولین جشن شکرگزاری ام را میزب، کردم و موفقیت آمیز بود! (اگر خودم بگویم. 😀 ) و من چیزهای زیادی در مورد میزب، و در مورد کارهایی که دفعه بعد متفاوت انجام خواهم داد یاد گرفتم. اما به طور کلی، ما یک زمان عالی، گفتگوی عالی، خنده های زیاد، غذای زیاد و یک روز بسیار آرام را با هم داشتیم. چه چیزی بیشتر می توانستیم بخواهیم؟

در اینجا چند چیز است که از میزب، اولین جشن شکرگزاری ام آموختم:

1. طرح تمیز ، خانه جدید من زندگی من را بسیار آسان تر می کند!

چند روز پیش، با همه به اشتراک گذاشتم که بالا،ه راز تمیز نگه داشتن خانه را کشف کردم. اگر آن پست را از دست دادید، می تو،د برای خواندن آن اینجا کلیک کنید. میزب، اولین روز شکرگزاری واقعاً برنامه من را آزمایش کرد.

من به طور طبیعی یک فرد بسیار نامرتب هستم، بنابراین قبل از اجرای طرح تمیز ، خانه، اگر قرار باشد داوطلبانه میزبان چیزی در خانه مان باشم، باید حداقل دو روز سخت را صرف انجام کاری جز تمیز ، خانه کنم، و این علاوه بر این است. به هر کار دیگری که باید انجام شود، مانند تهیه غذا. آن روزهای نظافت خانه عموماً شامل بیدار ماندن واقعاً تا دیروقت شب قبل در ت، دیوانه‌وار برای تمام ، همه چیز، و حتی گاهی اوقات صبح زود بیدار شدن در صبح روز بعد (در روزی که قرار بود گردهمایی برنامه‌ریزی شده بود) را به پایان برساند. در مورد استرس صحبت کنید!

هفته گذشته هیچ کدام از اینها را نداشتم. من باید دقیقاً صفر روز را به تمیز ، خانه اختصاص می دادم. هیچ تلاش بی‌رحمانه‌ای در لحظه آ، برای انجام نظافت صورت نگرفت. هیچ کدام از آن ها! قبلا تمیز بود!

آنقدر آرام و بدون استرس بودم که در دو روز منتهی به روز شکرگزاری، حداقل دو لحظه وحشت داشتم و با خودم فکر می کردم:وای خدای من! من مطمئناً چیزی را از دست می دهم!اما تنها چیزی که از دست می‌رفت استرس و خستگی‌ای بود که من معمولاً قبل از اجرای طرح جدیدم در خانه خود احساس می‌کردم.

آن احساسات وحشتناک کاملاً از بین رفته بودند، و این احساس شگفت انگیزی بود که می دانستم از مردم در خانه خود میزب، خواهم کرد، و با این حال من مطلقاً هیچ استرسی از فهرست عظیمی از کارهایی که باید انجام می دادم احساس نمی کردم، و هیچ خستگی ناشی از آن را احساس نمی کردم. شب‌های آ، در ت، دیوانه‌وار برای ارائه خانه.

اگر شما هم مثل من عادی هستید، من حتی نمی‌توانم آرامشی را که سیستم تمیز ، خانه جدیدم برایم به ارمغان آورده است را برای شما بیان کنم. این احساس آرامش و آرامش واقعاً غیرقابل توصیف است و من را مصمم تر می کند که هرگز به روش های ،یف قبلی خود برنگردم.

2. من غذای غیر سنتی شکرگزاری را ترجیح می دهم

آیا من تنها ،ی هستم که واقعاً بوقلمون و پانسمان را دوست ندارم؟ این کمترین ،مت مورد علاقه من در روز شکرگزاری است.

خوب، امسال تصمیم گرفتیم کاری کمی متفاوت انجام دهیم. از آنجایی که خواهر شوهرم شب‌ها کار می‌کند و او صبح خیلی زود (حدود ساعت 6 صبح) از سر کار بیرون می‌آمد، تصمیم گرفتیم صبحانه/ناهار روز شکرگزاری بخوریم نه اینکه بعداً وعده غذایی‌مان را به تعویق بیندازیم و او را مجبور کنیم. بیدار بم،م تا بتو،م در وقت ناهار خود غذا بخوریم.

و صبحانه/ناهار به م،ای بدون بوقلمون و سس بود! من با آن خیلی خوب بودم. 😀 بنابراین به جای ناهار شکرگزاری، ساعت 9 صبح برای برانچ روز شکرگزاری همدیگر را ملاقات کردیم و منویی از کاسرول صبحانه، بیکن، بیسکویت، رول دارچین، میوه، آب پرتقال، قهوه و غیره داشتیم. همه قبول کردیم که این یک غذای شگفت انگیز بود. غذا، و اینکه ما آن را بسیار دوست داشتیم که این سنت جدید شکرگزاری ما خواهد بود.

چند روز قبل از روز شکرگزاری، مادرم یک سری دستور پخت برایم فرستاد و از من خواست که منو را محدود کنم. بنابراین پس از بررسی همه گزینه ها، تصمیم گرفتم این کاسه تاتر تات صبحانه از The Pioneer Woman، بیکن را با سوسیس صبحانه عوض کنید. (من ترجیح می دهم بیکن خود را به صورت ساده و کامل در کناره بخورم.)

وقتی می گویم این بود شوخی نمی کنم بهترین کاسرول صبحانه که من تا به حال در زندگی ام داشته ام من به طور کلی طرفدار زیادی از کاسه های صبحانه نیستم، زیرا به نظرم آنها خیلی خشک یا تخم مرغی هستند (یا هر دو). این یکی از آن چیزها نبود. این کمال مطلق بود و در آینده این غذای «رفتن به» صبحانه من خواهد بود.

همه چیز را آماده کردم و از شب قبل همه را با هم در قابلمه ریختم و روی آن را پوشاندم و یک شب در یخچال گذاشتم. سپس صبح پنجشنبه، حدود ساعت 7:30 صبح آن را از یخچال بیرون آوردم و گذاشتم روی میز بنشیند و سپس آن را در حدود ساعت 8:30 در فر گذاشتم. تا ساعت 9:30 پخته شد و پس از ده دقیقه “استراحت” آن را به خاک انداختیم.

3. من دوست دارم که خانه ما در حال استفاده است!!

من حتی نمی‌توانم میزان شادی و رضایتی را که از خانه‌مان در نهایت استفاده می‌کنم، به شما بگویم! من سال‌ها تلاش زیادی برای این خانه انجام دادم، هر ،مت را خودم بازسازی و تزئین کردم (اغلب با کمک در پروژه‌های بزرگی که نمی‌توانستم به تنهایی انجام دهم)، و اکنون که ببینم دیگران از آن استفاده می‌کنند و از آن لذت می‌برند، برایم خوب است. .

و منظورم این است که همه چیز رو به بهبود است استفاده شده. از آنجایی که ما در حال حاضر اتاق ناهارخوری نداریم و من واقعاً مطمئن نبودم که بعد از خوردن غذا چه کار کنیم، در نهایت مبل اتاق نشیمن را به سمت ورودی ورودی هل دادم و میز کناری را از اتاق خارج کردم. و یک میز و صندلی تاشو در وسط اتاق نشیمن برای صرف غذا چیدیم.

ما در واقع ساعت ها پشت میز نشستیم، صحبت کردیم و خندیدیم و گفتگوی عالی داشتیم. اما بعد از آن (حدود اواسط بعدازظهر که همه از غذای بزرگمان خسته شدیم)، میز را به سمت پنجره های کناری هل دادیم تا میان وعده ای بچینیم، و من دو تکیه گاه نشیمن را به اتاق نشیمن آوردم، و ما را نیز آوردم. تلویزیون بزرگ وارد اتاق نشیمن شده و آن را روی میز قهوه خانه قرار دهید تا بتو،م فیلم تماشا کنیم، بیشتر چت کنیم، استراحت کنیم و حتی کمی چرت بزنیم.

این عواقب بعدی است که صبح روز بعد از خواب بیدار شدم، بعد از اینکه تلویزیون را دوباره در اتاق خوابمان گذاشتم و فقط کمی وسایل را به اطراف پرت کردم. (و برای ،، که در گذشته پرسیده اند، بله، آن عثم، هایی که در ورودی زندگی می کنند عادت می کنند.)

این منظره از آن طرف اتاق است…

همه چیز متحرک و ژولیده بود، اما می د،د چیست؟ من کاملا آن را دوست داشتم! من عاشق داشتن افراد در خانه خود هستم و دوست دارم آنها را در خانه خود راحت و آرام ببینم. برای من مهم نیست که چقدر باید مبلمان را مرتب کنم تا این اتفاق بیفتد.

به هر حال، اگر در اینجا تازه کار هستید، این همان چیزی است که آن مناطق به طور کلی به نظر می رسند…

4. یک حمام کاملاً کاربردی ضروری است!

حمام راهروی ما مشکلاتی دارد و وقتی فقط من و مت در خانه هستیم، معمولاً آنها را فراموش می کنم. تازه یاد گرفتم باهاشون زندگی کنم

من قبلاً در اینجا مشکل توالت را توضیح داده ام. و از آنجایی که من از ایده تعویض توالت به دلیل مواردی که وجود دارد، متنفرم باید ارزان و به راحتی قابل تعویض هستند (اما حتی در دسترس نیستند و بنابراین اصلا قابل تعویض نیستند)، من تعویض توالت را به تعویق انداختم. بنابراین بیش از یک سال است که هر بار که توالت آب می‌کشد، باید درب م،ن را بردارم، کمی تکان بخورم تا آب وارد م،ن شود، و سپس مطمئن شوم که فلپر سوراخی را که آب از آن عبور می‌کند، می‌پوشاند. داخل کاسه می رود

باز هم، وقتی فقط ما دو نفر اینجا هستیم، به نظر می رسد که این یک مشکل نیست. من آنقدر به آن عادت کرده ام که این طبیعت دوم است. اما وقتی خانه‌ای پر از جمعیت دارم و دائماً باید مراقب آن حمام باشم تا ببینم از آن استفاده می‌شود یا نه تا بتوانم بعد از هر بار استفاده وارد توالت شوم و توالت را برای استفاده بعدی «تنظیم مجدد» کنم، عالی نیست

پس نصیحت من را بپذیر اگر مانند من در حال انجام کارهای خود در خانه خود هستید و به نقطه ای رسیده اید که می خواهید میزب، از مهمانان را شروع کنید، فقط مطمئن شوید که حمام کاملاً کاربردی است. شما نیازی به یک اتاق ناهار خوری زیبا ندارید (میز تاشو و صندلی های روی هم خوب هستند) و به یک اتاق خانوادگی کامل نیاز ندارید. اما شما به یک حمام کاملاً کاربردی نیاز دارید.

من امروز بعدازظهر به Home De، می روم تا از حمام خود مراقبت کنم تا بتوانم زم، که مردم در خانه خود داریم کاملاً حضور داشته باشم، نه اینکه احساس کنم باید از حمام نگهداری کنم. 😀

5. من واقعا نمی توانم منتظر بمانم تا افزونه خود را بسازیم!!

در حالی که من کاملاً عاشق برگزاری جشن شکرگزاری بودم، و از ترتیب فعلی خود راضی بودم، و کاملاً خوشحالم که مبلمان را جابجا می کنم تا مردم در خانه ما احساس راحتی کنند، اکنون بیش از هر زمان دیگری این اضافه را می خواهم.

اوه، من آرزوی روزی را دارم که بتوانم اتاق غذاخوری خود را (که در حال حاضر به ،وان یک اتاق نشیمن موقت به نفع مت استفاده می شود) به ،وان یک اتاق غذاخوری کاربردی برگردانم. و وقتی بتوانم یک اتاق بزرگ خانوادگی با مبلمان فوق العاده راحت و یک تلویزیون بزرگ داشته باشم که به طور دائم در آن اتاق زندگی می کند.

من اکنون انگیزه بیشتری دارم تا ببینم چقدر سریع می تو،م این اتفاق بیفتد. من صادقانه نمی دانم مت چه خواهد گفت (او در مورد پروژه های واقعاً بزرگ ج، زم، را کنترل می کند، زیرا او مرد بودجه است)، اما امیدوارم بتوانم ادعا کنم که باید این کار را زودتر انجام دهیم. بعد، و سپس امیدوارم که او آن را به روش من ببیند. 😀

بنابراین به طور کلی، من از میزب، جشن شکرگزاری امسال بسیار لذت بردم. من بسیار خوشحالم که اقداماتی را برای تسهیل میزب، و بدون استرس انجام داده ام و فکر می کنم با چند ترفند، دفعه بعد حتی بهتر خواهد شد!

Addicted 2 Decorating جایی است که من سفر DIY و تزئینات خود را به اشتراک می گذارم و رویه فی،ر 1948 را که من و همسرم، مت، در سال 2013 ،یدیم، بازسازی و تزئین می کنم. مت مبتلا به ام اس است و قادر به انجام کارهای فیزیکی نیست، بنابراین ا،ر کارهایم را انجام می دهم. کار روی خانه توسط خودم شما میتونید اینجا در مورد من بیشتر یاد بگیرید.

امیدوارم در سفر DIY و تزئین من به من بپیوندید! اگر می‌خواهید پروژه‌ها و پیشرفت‌های من را دنبال کنید، می‌تو،د در زیر مش، شوید و هر پست جدید را به صندوق ورودی ایمیل خود تحویل دهید. به این ترتیب شما هرگز چیزی را از دست نخواهید داد!


منبع: https://www.addicted2decorating.com/five-things-i-learned-from-،sting-my-first-thanksgiving.html